با دست های عاشقت، آنجا، مرا مزاری بنا کن

هراس من باری همه از مردن در سرزمینی است که مزد گور کن از آزادی آدمی افزون باشد

با دست های عاشقت، آنجا، مرا مزاری بنا کن

هراس من باری همه از مردن در سرزمینی است که مزد گور کن از آزادی آدمی افزون باشد

وقتی کسی مرا به آفتاب

معرفی نخواهد کرد؛

چگونه به او

سلامی دوباره دهم؟

نظرات 1 + ارسال نظر
علی پنج‌شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 01:55 ب.ظ http://iranmehre.persianblog.com

بهارآمد و زمستانی دیگر از زندگی ما رخت بر بست. بیایید همگی در این ایام دعا کنیم و مدینه فاضله و گمشده انسانی را بار دیگر صدا کنیم. خدایا به حرمت کسانی که دوستشان داری به ما بیاموز که دل دوستدارانت را پر از امید و رحمت نموده‌ای .. خدایا به ما بیاموز که خدمت به خلق از هر عبادتی بالاتر است.. خدایا در این سال جدید به ما بیاموز که ... نوروز مبارکباد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد