با دست های عاشقت، آنجا، مرا مزاری بنا کن

هراس من باری همه از مردن در سرزمینی است که مزد گور کن از آزادی آدمی افزون باشد

با دست های عاشقت، آنجا، مرا مزاری بنا کن

هراس من باری همه از مردن در سرزمینی است که مزد گور کن از آزادی آدمی افزون باشد

احساس مبهم !

معنابکن برایم ، روح پرنده ها را وقتی در اوج هستند، تفسیر کن برایم احساس قطره ها را، وقتی که موج هستند.

با من بگو چگونه ست برخورد اول باغ با غنچه های کم رو،رفتار باد پاییز در های هوی طوفان ؛ با شاخه های ترسو

نظرات 1 + ارسال نظر
باران جمعه 4 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 03:16 ق.ظ http://www.dokhtare-shabgard.blogsky.com

سلام...من هم شما رو لینک کردم...موفق باشید...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد