با دست های عاشقت، آنجا، مرا مزاری بنا کن

هراس من باری همه از مردن در سرزمینی است که مزد گور کن از آزادی آدمی افزون باشد

با دست های عاشقت، آنجا، مرا مزاری بنا کن

هراس من باری همه از مردن در سرزمینی است که مزد گور کن از آزادی آدمی افزون باشد

تو ای ساغر مستی

به خوابم منشستی

ندانم که چه بودی،

ندانم که چه هستی...

نظرات 3 + ارسال نظر
مرورگر.کام سه‌شنبه 8 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 12:48 ق.ظ http://www.moroorgar.com

آخرین اخبار ایران و جهان در بزرگترین آرشیو خبری در ایران. خبر+عکس. :: اخبار را در www.moroorgar.com حرفه ای بخوانید ::

آیدا سه‌شنبه 8 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 04:35 ب.ظ http://www.nimeyegomshodeh.blogsky.com

کیست او ؟او کجاست ؟
هر کجا و هر که هست ؛آشناست
قادر است از خویش بیرونم کند
شادمانم کرده؛ محزونم کند
من که هستم؟ پای تا سرنقش او
من که هستم؟قصه های آرزو
او درون قلب پر شور منست
او صفاست او وفاست
هر کجا و هر که هست ؛آشناست!

ممنون از حضورتون

شخص ثالث سه‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 07:03 ب.ظ http://shakhse-sales.blogsky.com/

قشنگ بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد