من مرگ را زیسته ام.
بار اول که فرشته ی مرگم به سراغم آمد موقعی بود که تنم را روی آتش انداخته بودم تا شعله های کین و فتنه به دیگران آزاری نرساند.من در این مصاف تنها مانده بودم و داشتم می سوختم؛ ولی شما فقط نظاره گر بودید... استخوانم سیاه شد ولی هیچ حس دردی نداشتم چون من خیلی قبل ها مرده بودم.
بار دوم خودم را در حال غرق شدن در مرداب دیدم. فکر می کردم که دست و پا زدنم مرگ مرا تعجیل خواهد کرد، برای همین هم بی حرکت مانده بودم. ناگهان چهره ی آشنایی را دیدم، دستم را برای کمک گرفتن دراز کردم. ولی او گفت تا زمانی که خودت نخواهی من نمی توانم کمکت کنم و بدون توجه به آن همه تقلا رفت. رفت و ندانست که من آن لحظه بیشتر ازهمه ی مردم دنیا می خواستم، اما نمی توانستم... بازهم تنها ماندم، غرق شدم، اما خفه نشدم چون فقط یک جسد بودم.
دفعه سوم هم موقعی بود که دوستم، مرا به خاطر نوشتن به دو سال حبس محکوم کرد و از آن روز همه مرا به دیده ی یک مجرم می نگرند؛ و هیچ کدامشان نمی دانند که من یک مرده ام. قوانین این دنیا ی تنگشان شامل مردگان و نجات یافتگان نمی شود.
الان یادم افتاد که من کی مرده ام و چه کسی مرا کشته است.
پ ن : آمدم نبودی. نکند تو هم مرده باشی؟
دوست دارم مرده باشم ٬ قبل از انکه بمیرم . شاید انوقت یک زندگی عادلی٬ یک خواب بچسب و یا یک خنده ی سیر داشته باشم!!
سلام.
دوست گرامی آماده تبادل لینک با وبلاگ شما هستیم.در صورتی که نظرتان مثبت بود برای من کامنت بگذارید تا لینک وبلاگ شما را اضافه کنم.
با تشکر
ایرانیان
خوشحالم با وبتون آشنا میشم
اسم وبتون منو به این جا کشوند
چقدر این جمله رو دوست دارم چون تجربش کردم ؛ من مرگ را زیسته ام......
راستی آهنگ وبتون خیلی آرامش بخش
میتونم کدشو داشته باشم؟
یا می تونم خود اهنگ رو از سایتی دانلود کنم؟
ممنون می شم اگه راهنماییم کنید
یه دنیا ممنون
لطف کردید
شما این اهنگ رو با فرمت mp3 هم دارید؟
چون می خوام وقتی هم کامپیوتر روشن نیست این آهنگ رو بشنوم و لذت ببرم.
وای بخشید من این قدر سوال می پرسم .
خیلی زیبا بود