تدفین مرزها و یک زندگی بی شرف. شرف تجملی است مخصوص کالسکه دارها.
و زندگی دیگر چیزی نیست جز قبرستان ارزشها پشت یک مسجد که تو فقط نماز جماعتش را می بینی و من که برای کمتر شدن درد تولدشان، بین قابله ها و مرده شورها قدم می زنم. و این از آن مرگ هاییست که گریه ندارد اما رنج دارد.