اعماق ذهنم پر شده از خطوط موازی که بعضی جا ها بریده می شوند، محو می شوند، ولی هرگز حتی آن دور دور ها هم به هم نمی رسند. خیالم را برداشته ام و شسته ام و با خودم این ور و آن ور می برم. و تو همچنان در این خیال شسته شده ام داری چرک می شوی تا شاید دوباره سراغت بیایم و از نو بشویم و باز چرک شوی و من باز نو شوم!
خیالم را در بقچه ای ریخته ام و فریاد می کنم و دنبال تو می گردم. می گردم و می رقصم و در خلسه ای بلند چشم بر هم می گذارم تا هم چنان باشم و باشی و، در آخرین لحظه نگاهت کنم و در آیینه ی افکارت غرق شوم، گم شوم و دیگر پیدایم نشود. تمام می شوم و فتیله زندگی را پایین می کشم و دیگر یادم نمی آید چندمین ماهگرد است و نمی دانم که بودنم بیشتر است یا نبودنم. خاطراتم را دوره می کنم و می گردم دنبال شب هایی که خواب ماه را دیده ام و می گردم دنبال خیال کبوتری که در شش سالگی در دیوار کاه گلی خانه مادر بزرگ برای اولین بار تخم گذاشت و آخرین بار که شمردمشان شصت تا بودند و من تازه شانزده سالم بود. می گردم دنبال روزهای قشنگ.
می گردم و دوباره پیدایت می کنم، یک روز سرد زمستانی وقتی عشق بازی مان روی یکی از نیمکت ها، زیر دانه های ریز و درشت برف رنگ می بازد. تو بالای آخرین پله ی دنیا ایستاده ای و من دارم آخرین نوشنه ام را برای تو سیاه می کنم.
اگر میترسم از فردا که فردا هم شوم غمگین و تنها
که از دوری بپوسم من بشم هم سنگر غم ها
لحظه ی آخری که پشت میزم نشسته ام دارم متن کامل شعر من غلام قمرم را سرچ می کنم بر می خورم به وبلاگ شما بندم می کند پشت سیستم که دیرتر بروم . می آیم زود . من حرفهای زیادی برای اینجا دارم
سلام.رزیدنتی حال میده؟ اونم بالینی.. اونم تو ساری؟؟؟ موفق باشید
بعضی وقثا حال می ده! بعضی وقثا هم حال می گیره! ولی کلن حالشو ندارم!
سلام
شعرهای وبلاگت رو خوندم. زیبا بود.
راستی در مورد ابن نوشته وقتی روی کاغذها مینویسی هرگز سیاه نمیشن مگر اینکه سیاه بنویسی.
سرشار باشی
ـــــــــــــــــــــــــــ(¯´v´¯) ــــــــــــــــــــــــــــــ (¯´v´¯)
ــــــــــــــــ(¯´v´¯)ـــ (¯´v´¯) ــــــــــ (¯´v´¯)ــ(¯´v´¯)
ــــــــــــــ (¯´v´¯)ـــــــــــــــــ (¯´v´¯) ـــــــــــــــــــ (¯´v´¯)
ـــــــــــ(¯´v´¯) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (¯´v´¯)
ـــــــــــ(¯´v´¯)www.MohsenTigh.blogfa.com (¯´v´¯)
ــــــــــــــــــــ(¯´v´¯) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (¯´v´¯)
ــــــــــــــــــــــــــ (¯´v´¯)ــــــــــــــــــــــــــ (¯´v´¯)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ (¯´v´¯)ـــــــــــــ (¯´v´¯)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (¯´v´¯)
اینقدر غمگینی رو کسی قبول نمی کنه... نمی دونم اصل قضیه چیه... اما یادت باشه ادم عاشق حتی اگه همیشه هم غم داشته یاشه سعی می کنه که اون غمو برای خودش مثل یه راز نگه داره اخه غم عشق خیلی شیرینه... محترمه... حس می کنم یه رازه. یه راز عزیز... بیا یه کم شاد باشیم